تارکوفسکی (بخش دوم)

کلام فاخر تارکوفسکی در ستایش انسان وانسانیت در خلا ل بیان سینمایی او شکل می گیردچرا که بیان سینمایی او از دل جامعه جدا مانده از انسانیت شوروی بر خاسته است زمان تولد تارکوفسکی و رشد یافتن او مقارن با دیکتاتوری استالین است یا به قولی دوران استالینیسم زمان بسته ای که دین به طور قطع ویقین جایگاه دولتی نداشت واینکه تارکوفسکی  بازمان خود بسیار عجین بوده است ودریافت های او از جامعه بخصوص مادرش عمیق تر .پدرش شاعر بوده و مادر برای او از قدیم بسیار می کفته در اولین اثر او غلتک و ویولون که به عنوان اولین کارش و به نوعی تز دانشگاهی اش محسوب می شود (او تحصیل کرده سینما است) ارتباط بین پسربچه و راننده حس درونی تارکوفسکی است که امتداد زندگی خودش را واگویه می سازد.

بعدن در اکثر آثار او این کودکی همواره حس می گردد(از کودکی ایوان تا ایثار) ارتباط داستان با کودکان   کودکی پنهان شده او است که نمود عینی یافته است. تعریف داستان باتوجه به حضور کودکان در فیلم های او به نوعی بدویت  ذهنی مخاطب را تهییج می سازد. یکی از عوامل پیوسته گی تارکوفسکی با بازگشت به گذشته با کودکی خود تارکوفسکی جریان می یابد مثلن در فیلم آینه آموزش نظامی کودکان در سرمای بسیار شدید و از روی اجبار نشان از بازگشت بسیار غم بار او به دوران کودکی خودش است .این عینیت درونی فیلم های تارکوفسکی از ذهینیتی سرچشمه می گیرد که بسیار وابسته به کودکانه بودن همه رفتار های اجتماعی انسان ها در همه ی مراحل زندگی نمود پیدا می کند به نوعی که اثبات اندیشه ی فروید در آثار تارکوفسکی قابل اغماض نیست

نظرات 1 + ارسال نظر
حمید چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 00:31

ممنون، آقای راجی. خیلی مفید و استفاده کردم.

محبت دارید چیزی ضعیف بود انشاله بتوان فیلم های بهتری دید

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.