سینمای من

نمی دانم از کی عاشق سینما شدم شاید از دوران کودکی ...پنج یا شش ساله بودم که درون کوچه های خاکی بندربه دنبال تصاویرهای هنرپشگان می گشتم دردرون شانس نصیب عکس های بازیگران بود که درون کوجه بود مثل همین لپ لپ های امروزی بود....اذر شیوا بود سه کله پوک(گرشا سپهرنیا متوسلانی)و فردین که عاشقش بودم بعد برای خودم صندوق چه چوبی داشتم که همه انها را درون ان  می گذاشتم سال های چهل وشش و هقت بود.به آذر شیوا که نگاه می کردم نجابت زن ایرانی را در آن می دیدم آن روزها سینمای هند هم بود سارابانو هم بود ولی برای من آذر شیوا چیز دیگری بود راج کاپور هم بود ولی فردین چیز دیگری بود چرا که لطافت ایرانی راداشت تا که تلویزیون آمد سال چهل وهشت که آن به ماند برای بعد.....بعد بهروز راشناختم با قیصر وانتظامی را درگاو یافتم و بی تا وسینمای خارج که جای خودش .من بندر راباسینمای شهرزاد شناختم که همه را بعد می نویسم ولی هنوز همان عکس های کوچک راهرگز فراموش نخواهم کرد ...هرگز...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.